فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد (متولد 24 سپتامبر 1896 – متوفی 21 دسامبر 1940) که با نام اف. اسکات فیتزجرالد شناخته میشود، رماننویس و نویسنده داستان کوتاه آمریکایی بود، که آثارش نمایانگر عصر جاز در آمریکا است. او به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی قرن بیستم شناخته میشود.
فیتزجرالد به عنوان یکی از اعضای «نسل گمشده» در دهه 1920 (نسلی که در جریان جنگ جهانی اول به سن بلوغ رسیدند) به شمار میرود. او نوشتن چهار رمان را به پایان برد: این سوی بهشت، زیبا و ملعون، گتسبی بزرگ، و لطیف است شب. رمان پنجم ناتمامی به اسم عشق آخرین تایکون، بعد از مرگ او منتشر شد. فیتزجرالد همچنین داستانهای کوتاه بسیاری نیز نوشت که مضمون بسیاری از آنها جوانی و امید به آینده، و پیری و ناامیدی است.
نویسندۀ عاقل برای جوانان نسل خود، منتقدان نسل بعدی، و آموزگاران بعد از آن می نویسد.
یا فکر کن، یا در غیر اینصورت دیگران مجبورند برای تو فکر کنند و قدرت را از تو بگیرند، تمایلات طبیعی تو را منحرف کنند و تحت انضباط درآورند، تو را متمدن کرده و ضدعفونی کنند.
به من قهرمانی را نشان بده و برایت سوگنامه ای را خواهم نوشت.
دنیا تنها در چشمان تو وجود دارد. می توانی آن را هر چقدر که بخواهی بزرگ یا کوچک کنی.
هر وقت حس می کنی که می خواهی از کسی انتقاد کنی، فقط به یاد بیاور که همۀ مردم در این دنیا امتیازاتی که تو داشتی را نداشته اند.
سرزندگی و نشاط نه تنها در توانایی ادامه دادن، بلکه در توانایی شروع دوباره است.
تنهاترین لحظه در زندگی یک نفر وقتی است که از هم پاشیدن دنیایش را می بیند، و تمام کاری که می تواند بکند اینست که مات و مبهوت خیره شود.
نویسندگان واقعا مردم نیستند. یا اگر هم هستند، مردم بسیار زیادی هستند که به سختی تلاش می کنند یک نفر باشند.
هرگز شکستی ساده را با شکستی نهایی اشتباه نگیر.
سوئیس کشوری است که در آنجا چیزهای بسیار کمی آغاز، ولی چیزهای بسیار زیادی پایان می یابند.
منبع نیکند
http://www.nikend.com/quote/author/f.-scott-fitzgerald