ویکتور ماری هوگو (متولد 26 فوریه 1802 – متوفی 22 می 1885) شاعر، نویسنده رمان و نمایشنامه نویس فرانسوی در دوره مکتب رمانتیسم بود. او یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین نویسندههای فرانسوی به شمار میرود. در فرانسه، شهرت ادبی هوگو ابتدا از طریق اشعار وی و بعداً رمانها و نمایشنامههایش به دست آمد. در بین اشعار متعدد او، دو مجموعه شعر تأمل و افسانه زمانهها از لحاظ ادبی بسیار مورد توجه قرار گرفتند. در خارج از فرانسه، شناختهشده ترین آثار او بینوایان (1862) و گوژپشت نتردام (1831) است. او همچنین بیش از 4 هزار طراحی انجام داد که به خاطر زیباییشان مورد تحسین قرار گرفته، و به عنوان فعالیتی در جهت مقاصد اجتماعی همچون براندازی مجازات اعدام مورد احترام بسیاری قرار گرفته است.
با این که ویکتور هوگو در دوران جوانی یک سلطنت طلب بود، ولی با گذشت سن عقاید او نیز تغییر کرد و تبدیل به حامی شدید جمهوری خواهی شد. آثار هوگو به بیشتر مشکلات سیاسی و اجتماعی و گرایشهای هنری عصر او اشاره دارد. پس از مرگ ویکتور هوگو، یاد وی به شکلهای مختلفی مورد احترام قرار گرفته، و تصویر او بر روی اسکناس فرانک حک شده است.
خدای من، زیبایی در طبیعت و هنر چقدر با هم متفاوت است. در زنان، تن انسان باید همچون مرمر باشد؛ در مجسمه ها، مرمر باید همچون تن انسان باشد.
فشن و مُد بیشتر از انقلاب ها به جوامع ضرر زده اند.
قول بده وقتی مُردم بر روی پیشانی ام بوسه ای بزنی… من آن را حس خواهم کرد.
زندگی گلی است که عشق عسل آن است.
او هیچوقت بدون یک کتاب زیر بغلش بیرون نمی رفت، و همیشه با دو کتاب بر می گشت.
در خیابان مرد جوان بسیار فقیری را دیدم که عاشق بود. کلاهش قدیمی بود، کت او کهنه بود، آرنج ربای او پاره بود، کفش هایش سوراخ بود… و ستارگان در قلبش می درخشیدند.
هیچ چیزی به اندازه جیب خالی انسان را ماجراجو نمی کند.
موسیقی چیزی را بیان می کند که نمی تواند در قالب کلمات گنجانده شود و نمی تواند خاموش بماند.
دوست داشتن زیبایی، دیدن روشنایی است.
ابتکار، انجام اقدام درست است بدون اینکه بهت گفته شود.
منبع نیکند
http://www.nikend.com/quote/author/victor-hugo