ژوزف استالین (متولد 18 دسامبر 1878 – متوفی 5 مارچ 1953) رهبر اتحاد جماهیر شوروی از اواسط دهه 1920 تا زمان مرگش در سال 1953 بود. او که عنوان دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی را در اختیار داشت، در عمل دیکتاتور این کشور بود.
استالین یکی از هفت عضو اولین کمیته اجرایی پولیتبورو بود که در سال 1917 به منظور مدیریت انقلاب بلشویک تأسیس شد. در میان انقلابیهای بلشویک که در انقلاب روسیه در سال 1917 شرکت داشتند، استالین به عنوان دبیر کل کمیته مرکزی حزب در سال 1922 انتخاب شد. او با مرگ ولادیمیر لنین در سال 1924 و سرکوب انتقادات مطرح شده در وصیت نامه لنین، قدرت خود را مستحکمتر کرد و با حذف هر گونه مخالفتی، کارکرد نقش خود را گستردهتر کرد. استالین تا زمان لغو مقام دبیر کلی در سال 1952 در این سِمَت باقی ماند، و به طور همزمان از سال 1941 به بعد به عنوان رییس حکومت اتحاد شوروی فعالیت کرد.
در دوران حکومت استالین، مفهوم “سوسیالیسم در یک کشور” اصل مرکزی اتحاد شوروی شد، بر خلاف دیدگاه لئون تروتسکی که معتقد بود سوسیالیسم باید در انقلابهای پیوسته بینالمللی گسترش داده شود. استالین سیاستهای نوین اقتصادی مطرح شده از سوی لنین در اوایل دهه 1920 را با اقتصاد دستوری شدیداً متمرکزی جایگزین کرد، که دورهای از صنعتی شدن و مالکیت اشتراکی را آغاز کرد و منجر به تغییر شکل سریع اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی از جامعهای کشاورزی به قدرتی صنعتی شد. با این وجود، این تغییرات اقتصادی همزمان با زندانی شدن میلیونها نفر در اردوگاههای کار اجباری گولاگ بود. شورشهای اولیه در کشاورزی موجب ایجاد وقفه در تولید غذا و بحران قحطی شوروی در سالهای 1932 و 1933 شد که در اوکراین با نام هولودومور شناخته میشود. بین سالهای 1934 تا 1939 وی ترتیب عملیات پاکسازی بزرگ (مشهور به تصفیه کبیر) حزب، دولت، نیروهای مسلح و روشنفکران را داد، که در آن میلیونها نفر به اصطلاح “دشمن طبقه کارگر” اغلب بدون برگزاری دادگاه زندانی، تبعید یا اعدام شدند. بسیاری از شخصیتهای مهم دولت و حزب کمونیست، و بسیاری از افسران ارشد ارتش سرخ بعد از محکومیت به خیانت در دادگاههای نمایشی کشته شدند.
در آگوست 1939 بعد از تلاشهای ناموفق در بستن توافقنامه ضد هیتلری با دیگر قدرتهای مهم اروپا، استالین وارد پیمان عدم تجاوز با آلمان نازی شد که تأثیر و قلمرو آنها در اروپای شرقی را تقسیم میکرد و موجب اشغال لهستان توسط دو حکومت در سپتامبر همان سال شد، ولی آلمان بعداً این توافقنامه را زیر پا گذاشت و اقدام به اشغال وسیع اتحاد شوروی در سال 1941 کرد. علیرغم تلفات سنگین انسانی و ارضی، ارتش سرخ موفق به فتح برلین در می 1945 شد که در عمل جنگ را به نفع متفقین به پایان داد. پس از آن شوروی به همراه ایالات متحده آمریکا تبدیل به دو ابرقدرت شناخته شده در جهان شدند. حکومتهای کمونیست وفادار به اتحاد شوروی در بیشتر کشورهای آزاد شده از اشغال آلمان توسط ارتش سرخ تأسیس شد که بعداً منجر به تشکیل بلوک شرق شد. استالین همچنین رابطههای نزدیکی با مائو تسه دونگ در چین و کیم ایل سونگ در کره شمالی برقرار کرد.
استالین اتحاد شوروی را در دوره بازسازی بعد از جنگ رهبری کرد، که افزایش قابل توجه تنش با دنیای غرب را به همراه داشت که از آن به عنوان جنگ سرد یاد میشود. در آن دوران، شوروی دومین کشوری در جهان شد که با موفقیت سلاح هستهای تولید کرد.
در سالهای پس از مرگ ژورف استالین، او و رژیمش در موارد بسیاری محکوم شدهاند که در معروفترین مورد در سال 1956 جانشین وی به نام نیکیتا خروشچف میراث استالین را باطل اعلام کرد و فرایند اصلاح سیاسی ضد استالینی را آغاز کرد. استالین امروزه شخصیتی جنجالی باقی مانده و بسیاری او را به عنوان فرمانروایی مستبد معرفی میکنند. با این حال، نظرات در مورد او در فدراسیون روسیه مختلف است. بحثهای زیادی راجع به تعداد دقیق مرگها در دوران حکومت استالین وجود دارد، ولی اکثریت اعتقاد دارند که تعداد آن چندین میلیون نفر بوده است.
مرگ یک نفر تراژدی است. مرگ میلیون ها نفر آمار است.
مرگ راه حل همه مشکلات است. بدون انسان ها هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.
من به هیچ کس اعتماد ندارم، حتی خودم.
در ارتش شوروی، عقب نشینی نیاز به شهامت بیشتری دارد تا پیشروی.
من تنها به یک چیز اعتقاد دارم: قدرت ارادۀ انسان.
یک سیاستمدار با صداقت مثل دریای خشک یا آهن چوبی است.
نویسندگان، مهندسانِ روح بشریت هستند.
قدرشناسی نوعی بیماری است که سگ ها دچار آن هستند.
همین که مردم بدانند انتخاباتی برگزار شد کافی است. کسانی که رای می دهند هیچ چیزی را تعیین نمی کنند. کسانی که رای ها را می شمارند همه چیز را تعیین می کنند.
تاریخ نشان می دهد که هیچ ارتش شکست ناپذیری وجود ندارد.
منبع نیکند
http://www.nikend.com/quote/author/joseph-stalin