ژوزه ده سوزا ساراماگو (متولد 16 نوامبر 1922 – متوفی 18 ژوئن 2010) نویسنده پرتغالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1998 بود. آثار او، که برخی از آنها تمثیل هستند، معمولاً جنبهای مخرب از حوادث تاریخی با تأکید بر عامل انسانی را نمایش میدهد.
بیش از 2 میلیون نسخه از کتابهای ساراماگو تنها در پرتغال به فروش رفته و آثار او به بیش از 25 زبان دنیا ترجمه شدهاند. ساراماگو که حامی کمونیسم لیبرال بود از سوی نهادهایی همچون کلیسای کاتولیک، اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول به خاطر اختلاف بر سر موضوعات مختلف مورد انتقاد قرار میگرفت. وی از عشق به عنوان ابزاری برای بهبود شرایط انسانی حمایت میکرد. در سال 1992، دولت پرتغال تحت نخست وزیری آنیبال کاواکو سیلوا دستور به حذف رمان ساراماگو به نام انجیل به روایت عیسی مسیح از فهرست نهایی جایزه آریستیون به دلیل توهینآمیز بودن آن به مذهب داد. ساراماگو که از سانسور سیاسی کتاب خود دلسرد شده بود، به جزیره اسپانیایی لانزاروته مهاجرت کرد و تا زمان مرگش در سال 2010 در آنجا اقامت داشت.
رمان کوری (1995) یکی از معروفترین کتابهای ژوزه ساراماگو است که در آن کل کشوری بینام دچار بیماری مسری اسرارآمیز «کوری سفید» میشود. در این رمان، ساراماگو به طور کامل از به کار بردن اسامی خاص اجتناب میکند و شخصیتهای کتاب را تنها با مشخصههایی منحصر به فرد خطاب میکند.
ساراماگو عوض مؤسس جبهه ملی برای دفاع از فرهنگ در لیسبون در سال 1992، و به همراه اورهان پاموک یکی از دو مؤسس پارلمان نویسندگان اروپا بود.
مرا ببخش اگر چیزی که برای تو ناچیز به نظر می رسد، برای من همه چیز است.
رمان بیشتر از اینکه سبکی ادبی باشد، فضایی ادبی است. مثل دریایی که از رودهای زیادی پر شده است.
این چه دنیایی است که می تواند دستگاه ها را به مریخ بفرستد ولی هیچ کاری برای جلوگیری از کشتن انسان ها انجام نمی دهد؟
درون ما چیزی است که هیچ اسمی ندارد. آن چیز همانی است که ما هستیم.
من فکر می کنم که ما کور هستیم. مردم کوری که می توانیم ببینیم، ولی نمی بینیم.
کلماتی که از قلب می آیند هرگز سخن گفته نمی شوند. آن ها در گلو گیر می کنند و فقط از طریق چشمان فرد می توانند خوانده شوند.
من کمتر سفر می کنم تا بتوانم بیشتر بنویسم. من مقصدهای سفر خود را بر اساس میزان مفید بودنشان به کارم انتخاب می کنم.
زندگی کردن با دیگران سخت نیست، درک کردن آنها سخت است.
خردمندترین انسانی که در تمام عمرم می شناختم نه می توانست بخواند و نه بنویسد.
کلمات در اختیار انسان قرار داده نشده که افکار خود را پنهان کند.
منبع نیکند
http://www.nikend.com/quote/author/jose-saramago