آرتور شوپنهاور (متولد 22 فوریه 1788 – متوفی 21 سپتامبر 1860) فیلسوفی آلمانی بود. او بیش از همه به خاطر اثر خود در سال 1818 به نام «جهان همچون اراده و تصور» شناخته میشود، که در آن جهان پدیداری را به عنوان محصولی از اراده متافیزیکی بیمقصود، سیریناپذیر، و شریرانه توصیف میکند. با الهام از ایدئالیسم فراتجربی امانوئل کانت، شوپنهاور سیستمی متافیزیکی و اخلاقی ایجاد کرد که به عنوان مظهر بدبینی فلسفی توصیف شده است.
شوپنهاور از جمله اولین اندیشمندان در فلسفه غربی است که اصول برجسته فلسفه شرقی همچون ریاضت را مطرح و تأیید کرد. نوشتههای او در مورد زیباییشناختی، اخلاقیات، و روانشناسی تأثیر بسیاری بر روی متفکران و هنرمندان در قرنهای نوزدهم و بیستم داشت.
با اینکه آثار شوپنهاور در طول حیات او مورد توجه خیلی زیادی قرار نگرفتند، ولی بعد از مرگ او در زمینههای مختلف مثل فلسفه، ادبیات، و علم تأثیرگذار بودند. از جمله کسانی که به تأثیرات شوپنهاور اشاره کردند میتوان از فردریش نیچه، ریچارد واگنر، لئو تولستوی، لودویگ ویتگنشتاین، اروین شرودینگر، زیگموند فروید، گوستاو مالر، جوزف کمپبل، آلبرت انیشتین، کارل یونگ، توماس مان، خورخه لوئیس بورخس، و ساموئل بکت نام برد.
شهادت تنها راهی است که انسان می تواند بدون توانایی به شهرت برسد.
زندگی، جریانی مداوم از مُردَن است.
هر روز، کمی زندگی است؛ هر بیدار شدن و بلند شدن، کمی تولد؛ هر صبح تازه، کمی جوانی؛ هر بار به استراحت رفتن و خوابیدن، کمی مرگ.
کیمیاگران در جستجوی خود برای طلا، چیزهای بسیار با ارزش تری کشف کردند.
مردان ذاتا نسبت به یکدیگر بی تفاوت هستند؛ ولی زنان ذاتا با هم دشمن هستند.
استعداد، هدفی را نشانه می گیرد که هیچ کس دیگری نمی تواند نشانه بگیرد. نبوغ، هدفی را نشانه می گیرد که هیچ کس دیگری نمی تواند ببیند.
دو دشمن شادمانی انسان، رنج و بی حوصلگی است.
بعد از مرگ، شما همان چیزی خواهید بود که پیش از تولد خود بودید.
تمام حقیقت ها از سه مرحله عبور می کنند. اول، به تمسخر گرفته می شوند. دوم، به شدت با آن ها مخالفت می شود. سوم، به عنوان چیزی کاملا بدیهی مورد قبول واقع می شوند.
شرافت را نباید به دست آورد؛ آن را فقط نباید از دست داد.
منبع نیکند
http://www.nikend.com/quote/author/arthur-schopenhauer